جدول جو
جدول جو

معنی بلوک بندی - جستجوی لغت در جدول جو

بلوک بندی
قطعه بندی، دسته بندی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ گَ)
گردیدن حاکم یا محصل خراج در بلوکهای قلمرو حکومت خود. بلوک گردش. و رجوع به بلوک گردش شود
لغت نامه دهخدا
(بُ)
از بلوک فارسی + باشی ترکی، کدخدای بلوک. سرپرست بلوک. (فرهنگ فارسی معین). و ظاهراً این کلمه بمناسبت معنی طبقه و صنف و دسته باشد که کلمه بلوک دارد، یا تقسیماتی که برای باغات هست چنان که در باغات گرداگرد شهر قزوین: و تعیین امیرآخوران و بلوک باشیان و مهتران و غیره عملۀ ایلخی، موقوف به تصدیق و تجویز عالیجاه مشارالیه (امیر آخورباشی صحرا) است. (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 15)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بلوک باشی
تصویر بلوک باشی
سر بلوک کدخدای بلوک سرپرست بلوک
فرهنگ لغت هوشیار